باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان مقدس ترین حس دنیا به قلم آرزو فرجی با لینک مستقیم

دانلود رمان مقدس ترین حس دنیا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضوع رمان: عاشقانه ، طنز

نویسنده رمان: آرزو فرجی 

تعداد صفحات: 528

رمان مقدس ترین حس دنیا

خلاصه رمان: دختری به اسم آهو داریم که مادر و پدرش براساس اتفاقاتی از هم جدا میشن و سرپرستی آهوی ۱۷ساله ما رو پدرش برعهده میگیره…پس از گذشت مدتی از طلاق پدر و مادرش،پدر آهو دختر جوانی رو برای ازدواج انتخاب میکنه و قصه از اونجاست که نامادری آهو پا به خونه ی اونها میزاره و…

قسمتی از متن رمان مقدس ترین حس دنیا 

پوفی کشیدم و به رفت و آمد آدما خیره شدم ، زندگی برای یه دختر تنها سخت تر از اون چیزی بود که فکرش رو میکردم ؛ دختر تنهایی که همه دندون نیز میکردن براش و میخواستن بعد از استفادشون اخ و تفش کنن بیرون ، با بغض چشمام رو بستم و خواب کم کم به فکر و خیالم پایان داد … با داغی نور آفتاب که صورتم رو بدجور هدف گرفته بود از خواب بیدار شدم ؛ خمیازه ای کشیدم و چشمام رو مالوندم ؛ به اطرافم نگاه کردم ، هنوز توی همون ماشین و همون بیمارستان بودم پس رفته بود توی بیمارستان سقط شده بود؟

یعنی الان چند ساعت گذشته که من توی ماشینم ؟ پس چرا نیومده بود ؟ دستم رو به سمت دستگیره بردم و اما وقتی با سماجت در روبه رو شدم تازه یادم افتاد صبح در رو قفل کرد و رفت.پوووف خدایا گیر چه آدم مشنگی افتاده بودیما از زور حرص شروع کردم به کوبوندن سرم به داشبرد با حس حضور کسی دست از خود زنی برداشتم و عینهو این سکته آیا برگشتم و به کنارم نگاه کردم ابرویی بالا انداخت و گفت : ادامه بده برای اولین بار توی زندگیم خجالت کشیدم ولی عقب نکشیدم و با اخم گفتم : هیچ معلوم هست کجا رفتی از صبح این جا منو کاشتی، اصن میدونی ساعت چنده ؟

ماشین رو به حرکت درآورد و همینطور که با به دست فرمون رو گرفته بود مج اون یکی دستش رو به طرفم گرفت و به رو به رو خیره شد به دستش نگاه کردم که ساعت خوش استیلی دستای مردونش رو مردونه تر کرده بود. مسخره رو آنچنان بزنیش که آسفالت بشه کف زمین، دستش رو کشید و همزمان با بیرون اومدنمون از بیمارستان سرعت ماشینش رو زیاد کرد باز قلبم قلنج کرد؛ چرا مثل این وحشیا رانندگی میکنه؟ قشنگ چهاردفعه با این سوار ماشین بشی دیگه وسایل شهربازی برات هیچ هیجانی نداره آب دهنم رو قورت دادم و به نیم رخش زل زدم و با ترس گفتم: یواش برو جان عزیزت بی توجه به حرفم گفت: اسمت چیه ؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دختری به اسم آهو داریم که مادر و پدرش بر اساس اتفاقاتی از هم جدا میشن و سرپرستی آهوی ۱۷ساله ما رو پدرش برعهده میگیره… پس از گذشت مدتی از طلاق پدر و مادرش، پدر آهو دختر جوانی رو برای ازدواج انتخاب میکنه و قصه از اونجاست که نامادری آهو پا به خونه ی اونها میزاره و...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: مقدس ترین حس دنیا
  • ژانر: عاشقانه، طنز
  • نویسنده: آرزو فرجی
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 528
لینک های دانلود
  • 629 روز پيش
  • admin
  • 1,264 بازدید
لینک کوتاه مطلب:
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.