دانلود رمان دو پرنسس خودخواه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: لیلی
تعداد صفحات: 86
خلاصه رمان: ساک های بزرگمون رو پشت سرمون می کشیدم، هنوز باورش برامون سخت بود که بعد از این همه ۱۱ خر زدن قبول شدیم و بورسیه برای تحصیل داخل کره رو بردیم، تا اون جایی که من یادمه از سالمون باشه،من و اجیم :لیلی عاشق کره بودیم،اسم من مریمه،یه خواهر ۱۱ سالگی تا الان که دوقلو به اسم لیلی دارم…
قسمتی از متن رمان دو پرنسس خودخواه
عجببببب، این الان به من توجه نکرد، یه لحظه فکر کردم غرورم له شده…هعییییی خاک تو سرت مری،اون پسرا اول باید دستشون رو جلو میوردن نه تو_وای وجی راست میگیا ابروم رفت تو پانکراسم…خب نیازی،نیست نگران باشم قطعا لیلی بلایی به سرشون میاره که از این به بعد اون ها دست شون رو برای دست دادن به ما جلو بیارن. سهون:شما چمدونتون رو کجا گذاشته بودید؟ لیلی:اون جا و به سمت صندلی ها اشاره کرد،کریس رفت اون جا و پشت صندلی ها نگاه کرد و گفت:این دو چمدون برا شما نیست؟و دو چمدون از پشت صندلی دراورد..
لیلی…وایییییی خدا چمدونممممممم،چمدون نازنینم و بغلش کردم و قربون صدقش رفتم،که سهون نفسش رو با شدت داد بیرون و گفت:اصلا شما دنبال چمدنتون گشتید؟ مریم:اره به جون تو.که سهون یه نگاه وحشت ناک بهش کرد که خفه شد.
کریس:حالا چی تو چمدونت داری که این طوری نگاه کردی؟
چشم هام رو بستم و دهنم رو باز کردم: وایسا ببینم چرا این ها ساکتن مگه من چی گفتم….هعععععی و چشمام رو باز کردم که…..ببینید نه لایک میکنید و نه نظر میدید، یا این وضع خب میتونم ادامه ندم همین که چشم هام رو باز کردم با دو جفت چشم شیطون رو به رو شدم،مریم هم که از خجالت سرش رو زیر انداخته بود.
کریس با لحن شیطونی:میگم چه طوره نشونمون بدی.و خودش و سهون زدن زیر خنده.قشنگ احساس کردم که خودم و گوجه خواهر برادر های دوقلو ایم….ایییی خاک اقام تو سرت_وا وج