دانلود رمان دلتنگ عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مریم پیران
تعداد صفحات: 151
خلاصه رمان: زندگی دیکتـه ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند وخواهند گفت! زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم; باشد که موضوع انشای زندگیت “خدا”، مقدمه اش “عشق او”، و انتهایش ” نگاه او ” باشد… آمــــــــــین خدا در مکان های دور از انتظار… به دست افرادی دور از انتظار… ودر مواقعی تصور ناپذیر…
قسمتی از متن رمان دلتنگ عشق
رادوین: از این به بعد دیگه نمی خوام رئیست باشم دلنواز. وای خدای من، بدبخت شدم، می خواد اخراجم کنه لابد شک کرده. _ تورو خدا اخرام نکنین. من جای دیگه ای رو ندارم. اصلا مگه من چیکار کردم؟ _آروم باش دلنواز، من منظورم این نبود. _ خودتون گفتین دیگه نمی خواین رئیسم باشین، نگفتین؟ _چرا من اینوگفتم ولی نگفتم که بری، منظور من یه چیز دیگه است. اوففف می مردی زودتر بگی، مردم و زنده شدم که.
عصبی شد و تو چشمام نگاه کرد شونه هام رو با دستاش گرفت و تکون داد و گفت: منظورم اینه که می خوام از الان به بعد همیشه کنارم باشی، می دونی سواله، یه دختر ۱۹ ساله چرا؟ چون رادوین مغرور دوباره عاشق شده، عاشق یه دختر که تموم فکر و ذهنش شده بعد ز یکم مکث خیره تو چشمام نگاه کرد و گفت: اون دختر تویی دلنواز، چیکار کردی با من؟ من نمی خواستم دوباره عاشق شم اما تو باعث شدی پا بزارم روی قولی که به خودم دادم. رادوین داشت حرف میزد اما من لال شده بودم…