دانلود رمان کنیز ملکه مصر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، تاریخی
نویسنده رمان: میکل پیرامو
تعداد صفحات: 669
خلاصه رمان: شرمیون، کنیز مخصوص و محرم اسرار کلئوپاتر (ملکه مصر) بود. از آنجا که او از کودکی پیوند دوستی با کلئوپاتر داشت توانست از خصوصیترین رازهای ملکه آگاه شود. او در مجالسی شرکت میکرد که هیچ خدمت کاری شرکت نداشت و هیچ صاحب منصبی جز ملکه و پادشاه در آن راه نمیداشت. بنابراین روایت او از خاتونش این توانایی را دارد که موثق باشد. به دلیل قرابت خاصی که بین این دو برقرار شده بود، ملکه از همان دوران ابتدایی او را با خود به کلاس درس میبرد.
گرچه در اوایل کار اساتید بدین کار اعتراض میکردند اما نمیتوانستند جلوی کار دختری را بگیرند که سیزده نفر از خاندان او همگی از پادشاهان بودهاند. بنابراین، شرمیون در جلسات درس شرکت میکرد و علاوه بر خواندن و نوشتن توانست علومی چون تاریخ، جغرافیا، هندسه و… را فرا گرفته و فردی ممتاز در میان زنان مصر شود.
شرمیون در این کتاب از زندگی خود و خاتونش میگوید و کلئوپاتر را فردی بسیار سیاستمدار، زیرک اما ناپرهیزکار خواند که توانست با استفاده از چهره خود و ناپرهیزکاری دو پادشاه روم را به سوی خود کشاند و جنگها راه اندازد.
قسمتی از متن رمان کنیز ملکه مصر
نام من شرمیون است وپدر و مادرم خدمتکار بودند و به همین جهت خود نیز کنیز شدم . والدین من در کاخ سلطنتی خدمت میکردند و من در آن کاخ چشم به دنیا گشودم و چند روز بعد از تولد من دختر پادشاه مصر که مادرش یهودي بود متولد شد و نامش را کلئوپاترا نهادند.
من از وقایع دورهي کودکی خود اطلاع ندارم، اما به خاطرمی آورم که از سن سه سالگی هـمبـازي کلئوپاترا شدم و او، از بین دختران کوچک کاخ سـلطنتی مـرا تـرجیح مـیداد و بـا مـن، بیشـت رالفـت داشت.
تصور میکنم یکی از چیزهایی که مرا نزد کلئوپاترا محبوب کرد، ایـن بـود کـه هنگـام بـازي وقتی او ناگهان به خشم در می آمد و مرا کتک میزد و موهاي سرم را میکند، من اعتراض نمی کردم و نزاع نمی نمودم، بلکه به گوشه اي میرفتم و می گریستم و بعد از چند لحظه کلئوپاترا به من نزدیـک میشد و می «گفت شرمیون، گریه نکن» و گاهی، براي این که مرا تسلی بدهد یک کلوچـه ي شـیرین که با انگبین طبخ میشد بـه مـن مـی داد و مـی «گفـت بخـور» و مـن هـم کلوچـهي لذیـذ را در دهـان
میگذاشتم و خشم و کتک او را فراموش میکردم.
قدري که بزرگ شدم فهمیدم که کلئوپاترا، با دختران دیگـر تفـاوت دارد. اویـک شـاهزاده خـانم است و این خصوصیت که البته براي او امري عادي بود، او را برجسته تراز هم هي هـمجنسـانش نشـان می دهد. علاوه بر این میتوانستم بفهمم که کلئوپاترا یک دختر زیبا است…