رمان وسوسه های آتش و یخ نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی، انتقامی
نویسنده رمان: فروغ ثقفی
تعداد صفحات: 1462
خلاصه رمان: ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر دست درازی عمویش، بعد از پانزده سال برمیگردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش میکند از عمویش انتقام بگیرد و گمان میکند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی می تواند به عمویش وارد کند…
قسمتی از متن رمان وسوسه های آتش و یخ
روزهای متمادی میگذشت… وضعیت بهادر هر روز بدتر می شدو وضعیت روحی او نگران کننده تر می شد. عمو برای اینکه او را از محیط دور کند، تصمیم گرفت به بهانه تحصیل به خارج از کشور بفرستد. بهادر وقتی از تصمیم عمو مطلع شد ابتدا مخالفت کرد ولی هر چه زمان جلوتر میرفت حال روحی بدش به او فهماند که باید فرار کند باید از بهادر منزوی فرار کند وگرنه فکر و خیال دیوانه اش میکند...
یک سالگی بهار بود که بها در آماده رفتن به انگلستان شده بود… زن عمو نگران از حال عمومی او راضی به این سفر نبود، سفری که شاید هرگز بر نمی گشت… از طرفی ترس
از بی بندوباری بهادر نگرانی اش را بیشتر می کرد و عمو هم با گفتن اینکه اتفاق غیر عمدی که برای برادرش افتاد باعث شد سرش به سنگ بخورد و دست از لاابالی گری اش بردارد، زن عمو را قانع میکرد…
از طرفی بهادر هم قول داده بود که کاری نکند باعث نگرانی شان شود. بالاخره فردای تولد یک سالگی، بهار بهادر از ایران خارج شد و حال فقط در این عمارت من مانده بودم و بهار کوچولویی که هر روز مهرش بیشتر به دلم می نشست. در میان روز که فارغ از درس و مدرسه می شدم بقیه روزم را با بهار می گذراندم. با اینکه سیزده سالی از او بزرگتر بودن ولی از بس مرا دور و بر خود می دید وابستگی شدیدی به من داشت و به قول زن عمو ارسلان شده بود برادر پدر، خواهر …