دانلود رمان طلسم شده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: گندم
تعداد صفحات: 306
خلاصه رمان: داستان درمورد دختر بی خانمانی به اسم نگینه که به خاطر مشکلاتش مجبوره توی پارک زندگی کنه . و تو همین پارک با زنی به اسم تارا آشنا میشه و دعوتش رو برای همخونه شدن با اون میپذیره اما نمیدونه که این همخونه شدن و شنیدن داستان عجیب این زن زندگیش رو به کل تغییر میده
قسمتی از متن رمان طلسم شده
صدای قار و قورشکمم باعث شد از افکار پریشانم دست بکشم،او هم حق داشت،پس از خوردن ساندویچ دیشب که زنی با شنیدن خبری ازگوشیش آن را روی نیمکت رها کردورفت دیگر هیچ چیز نخورده بودم.خوب بود که پارکها آب سرد کن داشتند، یک دور پارک را بیهوده قدم زدم دردبیرستان روبروی پارک بازشدو دخترهای هم سن و سالم از آن بیرون آمدند،بیشتر دخترها داخل پارک می شدند حالا یا مسیرشان ازپارک بود…
یا بخاطر جوانک های علافی بود که در پارک می چرخیدند،در حالی که قهقه میزدند و خاطره روزشان رابرای دوستشان تعریف میکردندازکنارم می گذشتند، با دیدن سرمستی شان غم دنیا بر دلم ریخت از مقایسه حال خودم با آنها قلبم فشرده می شد آنموقع تمام فکرو ذکرشان این بود که… اگه برم خونه مامان عصرونه درست نکرده باشه چی؟ مادر خاطره ی محو اما دوست داشتنی، آن زمان کجا بودی تا ببینی نگینی که همیشه به او میگفتی : تو باید درستو بخونی و خانم دکتر بشی (درست زمانی که هم سن و ساالش برای کنکور آماده میشدند،در پارکها میچرخید.
ازکنارخانواده ای که برای تفریح به پارک آمده بودند گذشتم، دخترپسرهای جوان وسطی بازی میکردند و زنان ومردان آجیل میشکستند وصحبت میکردند. “خانواده” کلمه زیبا اماغریبی بود برایم، همین که
از آنها دورشدم روی نیمکتی نشستم،افکار دوباره به ذهنم هجوم آوردند. امشب کجا بخوابم؟ چه بخورم؟ فردا؟ پس فردا؟ احساس ناتوانی، بد بختی وبی کسی وجودم را در برگرفته بود دیگر نمیتوانستم ادامه دهم دیگر توان نداشتم،در سن 17 سالگی به زندگی باخته بودم…