دانلود رمان شاه پری حجله نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه_اجتماعی
نویسنده رمان: رویا سیناپور
تعداد صفحات: 235
خلاصه رمان: دختر داستان ما به همراه مادرش خدمتکار یه خونه است که همانجا هم زندگی میکنند حالا بعد از مدتها پسر خانواده ای که برایشان کاردمیکنن داره برمیگرده به خونه و این بین انتفاقاتی رخ میده. پایان تلخ
قسمتی از متن رمان شاه پری حجله
ساعت نه صبح شد . سرم را از بدن پدرم جدا کردم و کمک کردم بتواند کفشهایش را بپو شد و از روي تخت پایین بیاید . بندهای کفش پدر را می بستم که شهرام از پشت صدایم کرد : شاه پري ؟ در همان حالت که نشسته بودم به سویش چرخیدم بله آقای دکتر ! ممکن است یک لحظه تشریف بیاورید اتاق من ؟ پدر را در اطاق تزریقات تنها گذاشتم و پشت سر شهرام به راه افتادم . چه کار دارد ؟ چه می خواهد بگوید ؟ قلیم در سینه ام اضافی بود . شهرام در مطلب را بست و روي صندليش نشست .
چراغ مطالعه اش را روشن کرد و خودنویسش را برداشت . نمی دانستم چه می نویسد . شاید نامه اي براي من . اما نه ، کاغذ را امضا کرد و به طرف من دراز کرد ؛ متاسفم که این خبر را به شما میدهم . اما … نگرانی یک باره وجودم را احاطه کرد . چشمانم از حد معمول گشاد تر شد پرسیدم : اما چی آقای دکتر ؟ کمی مکث کرد و گفت : باید پدرت را به تهران ببري . ادرس بیمارستان را در این کاغذ نوشته ام . -تهران * هنوز دستش دراز بود .
کاغذ را گرفتم و شروع به خواندن کردم . دست خطش را که انگلیسی نوشته بود ، نمی تواستم بخوانم . اما مهر و امضای شهرام را که پایین نوشته ها بود دیدم ، متوجه شدم یک معرفی نامه در دستم است . پدر شما باید بستری شود شاه پري وقتی می گفت شاه پری دیگر به اعضاي بدنم مسلط نبودم . آن قدر لحنش مهربان بود که دلم نمی خواست جمله هایش به انتها برسد . ادامه داد : قلب پدر شما احتیاج به عمل جراحی دارد . با این داروها فقط تا مدتی می توانستم دردش را تسكين بدهم .