دانلود رمان افسون من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: الهام بانو
تعداد صفحات: 468
خلاصه رمان: افسون دختری روستایی که با یه تصادف سرنوشتش عوض میشه… وارد خانواده ای جدید میشه و راستینی که دل به این دختر روستایی میبنده…
قسمتی از متن رمان افسون من
داریوش گیج بود نمیدونست به پدر و مادر دختر خبر بده یا نه چون خبر رسیده بود که دربه در دنبال افسون میگردن اما ستاره این دختر رو دختر خودش میدونست هر کاری میکرد ستاره باهاش نمیومد خونه میگفت میخوام پیش دخترم بمونم فقط یکبار رفتن خونه ای که تو شیراز داشتن حمام کردن و لباسشون رو عوض کردن و ستاره چند دست لباس برای افسون خرید و به بیمارستان برگشتن تو راهرو رو صندلی نشسته بودن که دید دکتر و چند پرستار به سمت اتاق افسون میرن…
ستاره ترسید و بلند شد داریوش هم همراهش بلند شد بعد چنددقیقه صدای جیغ های افسون بلند شد ستاره شروع کرد به گریه کردن داریوشم نمیتونست آرومش کنه…داریوش عزیزم آروم باش چیزی نیست ستاره_واای داریوش یعنی دخترم چشه؟ چرا جیغ میزنه؟ چرا نمیذارن دخترمو ببینم
داریوش_بس کن ستاره این دختر ما نیست چنددفعه بگم؟ این دختر اسمش افسون دختر ما اسمش پریا بود چرا تمومش نمیکنی این بحثو ستاره….تو تمومش کن میدونم اسمش افسون، ولی دختر منه خودم اسمشو افسون
گذاشتم یادت نیست؟
داریوش نمیدونست چی بگه یا چیکار کنه خسته شده بود از بس گفته بود این دختر ما نیست