دانلود رمان آن سوی من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، جنایی، معمایی
نویسنده رمان: مریم اباذری
تعداد صفحات: ۲۴۸
خلاصه رمان: کیمیا نمی توانست خود را از چنگال توهمات و خیالاتی که مدام در سرش بودند، رها کند و دیگر کم کم داشت مرز میان واقعیت و توهم را گم می کرد و همین ها هم موجب بروز اتفاقاتی در زندگی اش شده بودند…
قسمتی از متن رمان آن سوی من
جعبه ابزار گوشه ی آشپزخانه. آنقدر با محبت و خون گرم بود که موقع حرف زدن با من، حتی وسایلش را روی زمین نمی گذاشت تا حواسش پر ِت چیز دیگری نشود. شام را آماده می کردم، نیم نگاهی همین جور که وسای
هم به پدرم داشتم. خستگی از سر و رویش می بارید.
روی مبل سه نفره ی قهوه ای رنگمان که دیگر رنگ و
رویی نداشت، نصفه و نیمه لم داده بود. معمولا دوست
نداشت کسی خستگی اش را ببیند. حیف این پدر که بچه هایی مثل ما داشت…
سلام حاج احمد آقا خسته نباشی علیک سالم کتی خانم، خسته که دشمنه اون که صد البته، کیمیا پس هنوز پهن نکردی که سفره رو اینا دیگه مامان پهنه، حواست نیستا پس دیس برنجش کو؟ قابلمه ی خورشتی بجز اونا بقیه اش حله، اونارم الان اکی میکنم نمی خواد خودم الان غذارو می کشم بعد از پدرم، تنها چیزی که در این خانه دوست داشتم، رابطه ی عمیق و دوستانه ی حاج احمد آقا و کتایوِن عشق و عاشقی شان در جوانی را همه
خانم بود.
داستاِی بخ ِش کوچکشان می دانستند. این که بعد از سی
اهالی و چند سال زندگی، هنوز هم بدون هم ناهار و شام نمی خورند، یعنی عشقشان واقعی بود. پس چرا ماها اینطور نشدیم؟! سلام بابا سلام بابا جان خوبی؟ اِی، اگه بذارن انقد با مادرت کل کل نکن مسعود، گناه داره