دانلود رمان پرواز شبانه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: خارجی
نویسنده رمان: آنتوان دوسنت اگزوپری
تعداد صفحات: 70
خلاصه رمان: شبی فابیان، خلبان پُست هوایی، در حین پرواز در طوفان گم میشود. مدیر وی، ریویر، کمکم با وضعیت روبهرو میشود. او هم باید به همسر فابیان خبر گمشدن وی را بدهد و از طرف دیگر باید به ادارهٔ شرکت پُست هوایی ادامه دهد و جان خلبانهای دیگر را به خطر بیندازد…
قسمتی از متن رمان پرواز شبانه
به همین زودی ، زیرا او ، از میان شامگاه زرین ، تپه های فرو رفته در سایه ها شیارهای خود را کنده بودند و جلگه ها زیر نور دیرپای رخشان شده بودند . زیرا که در این سرزمین ها این درخشش وج زرین همواره از خاک پرتو می افکند ، همچنان که چون زمستان سپری می شود سپیدی برف همچنان پایدار می ماند . فايين Fabien ، خلبانی که پست هوایی پانتاگونیا را از انتهای جنوبی آمریکای جنوبی به بوئنوس آیرس می آورد ، در این هنگام فرا رسیدن شب را با برخی نشانه ها بازمی شناخت که آبهای بندر را به خاطر او می آوردند
گشودگی آرام به زیر پا ، که ابرهای تناسان اندکی آن را مخطط ساخته بودند و چنان می نمود که فابین در شرف ورود به لنگرگاهی وسیع و شگرفی تعالی وتبارک باشد . یا آنکه شاید در خیال می دید که در شامگاه آرام آسوده راه می رود ؛ همچنانکه شیانان می روند. شبانان پانتاگونیا بی شتاب از گله گاهی به گله گاه دیگر راه می سپردند ؛ و فابین نیز از شهری به شهر دیگر می رفت ، گویی شبان آن شهرها بود . هر دو ساعت یک بار یکی از آن شهرها را می دید که کنار رود خانه ی خود لمیده
آب می نوشید یا در جلگه ی خود می چرید . ، گاه چون بر فراز بیست و پنج فرسنگ یا بیشتر دشت بی کشتزار همچون دریای بی کشتی می گذشت خانه ی کوچک و تنهای دهقانی را می دید که گویی در دریای عظیم چمنی همچون کشتی کوچکی رو به عقب در حرکت است و دور می شود ؛ و بار آن جان های آدمی است . قابین بال هواپیما را کج می کرد و هنگام عبور به آن خانه ی تنها سلام می فرستاد . « سان ژولیان را می بینم ، تا ده دقیقه ی دیگر می نشینم » تلگفراف چی هواپیما وضع و موقع هواپیما را به تمامی ایستگاه های سر راه مخابره می کرد .