دانلود رمان غزال نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه-اجتماعی
نویسنده رمان: طیبه امیر جهادی
تعداد صفحات: 536
خلاصه رمان: این رمان حکایت دختری هست که بنا به اتفاقی با خانواده یه دوستش آشنا میشه این آشنایی به خانواده میکشه تا این که پسر خانواده به ایران بر میگرده این دو باهم ازدواج میکنند ولی…………
قسمتی از متن رمان غزال
سه روز از آن ماجرا می گذشت ، عصر که تازه از باشگاه برگشته بودم مامان گفت : سها زنگ زده وباهات کار داشت . – او که قرار بود با عمو اینا بره خونه ی آقای بهادری ، یعنی نرفته یا از ا مامان – نه از خونه خودشون بود . شماره خانه آنها را گرفتم خود سها گوشی را برداشت با تعجب پرسیدم چرا مهمونی نرفتی ؟ سها به بهونه درس با سهیل تو خونه موندیم برای همین بهت زنگ زدم که بیایی اینجا . – باشه ولی یکمی طول می کشه چون باید برم حموم – پس منتظرم بعد از گذاشتن گوشی به فکر فرو رفتم که چه کار باید بکنم که ناگهان به فکرم رسید که از سهند بخواهم که باهم به آنجا برویم تا شب تنها برنگردم
به سهند تلفن کردم که قبول کرد همراهم باشد . بعد از حمام موهایم را خشک می کردم که سهند هم آمد لباسم را پوشیدم واز اتاق بیرون آمدم که بابا گفت : شما دو تا اصلا به فکر درس و کنکور نیستید تا سلامتی امسال چهارم دبیرستان هستید و باید تمام کتابهای سال قبل را مرور کنید ولی به جای درس خوندن برای خودتون خوش می گذرونید . سهند با آهنگ ادامه داد : عشق و صفا می کنیم . – آخه تا امتحان نهایی و کنکور خیلی مونده اگه از الان بخونیم دود میشه میره هوا ، به ماه مونده به امتحان ها شروع کنیم بهتره .
بابا – به به ، خدایا شکرت چه بچه های عاقلی داریم ، بچه های مردم از دو سال قبل همه چیز رو برای خودشون حروم می کنند و شب وروز درس می خونن اونوقت شما نابغه ها به ماه مونده شروع می کنید ؟! پاشین برین که بحث یواشکی از جا کلیدی ، کلید ماشین بابا را برداشتم و با سهند پایین رفتیم – سهند جان پر در پارکینگ رو باز کن . سهند – معذرت می خوام سر کار خانوم ماشین … بله سفارش دادم برام از آلمان بنز آوردن تا کلید ماشین بابا را نشون سهند دادم با چشمان گرد شده جوابه