باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان نشسته در نظر به قلم آزیتا خیری با لینک مستقیم

دانلود رمان نشسته در نظر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: آزیتا خیری
تعداد صفحات: 1434

رمان نشسته در نظر

خلاصه رمان: همه چیز از سفره امام حسن حاج‌ خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌ جلسه‌ ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌ درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه بعد از شلوغی برو بیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبود پای میلیاردمیلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود..

قسمتی از متن رمان نشسته در نظر

صالح با خونسردی جواب داد داریم حرف میزنیم دیگه. هنگامه که بچه نیست خوب میدونه تک تک ما واسه این که درخشان درخشان بشه جون کندیم من نمیدونم آقاجون چه فکری کرده اون همه ثروتو به نام یه الف بچه سند زده اما…
لعیا با دستپاچگی میان حرفش رفت داداش… هنگامه با دلخوری به صالح نگاه میکرد. صدای آیفون بلند شد و سمانه در سکوت به سوی آیفون رفت. هنگامه بی توجه به او رو به صالح…

گفت عمو یه جوری حرف میزنید انگار من عمو غفور و مجبور کردم چیزی به نامم کنن من حتی نمیدونستم عمو تو وصیت نامه شون چی نوشتن باشه منم نگفتم تو خبر داشتی میدونم خودتم از این وضعیت ناراحتی ما هم خدا نکرده نمیخوایم اذیتت کنیم. همین فردا میریم و هر چه به نامت شده رو برمیگردونی هنگامه با حیرت نگاهش میکرد آن سوتر پیمان با تأسف سر تکان داد و قدم زنان به دیوار تکیه .داد. سمانه در هال را باز کرد و با لبخندی مهمان نوازانه :گفت سلام خوش اومدین نگاه هنگامه و بقیه به سوی در هال چرخید…

و هنگامه بی اراده از روی مبل بلند شد حسین لبخند به لب نداشت. چهره اش حتی عصبی هم به نظر میرسید بی دعوت جلو آمد سلامی کرد و به هنگامه نگاه دوخت حضورش بی موقع بود و این را از نگاه بقیه خوب متوجه شد. لعیا به کمکش رفت و گفت خوش اومدین آقای دکتر بفرمایید، بفرمایید بشینید. و به مبلی کنار شومینه خاموش اشاره کرد. حسین در سکوت همانجا نشست صالح کوتاه و فرمایشی گفت: خوش اومدی دکتر و بعد به طعنه ادامه داد زودتر مجوز این دختر ما رو بده کار خودشو شروع کنه چشم
حسین نگاهی گذرا به او انداخت و بعد به هنگامه .

 

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
همه چیز از سفره امام حسن حاج‌ خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌ جلسه‌ ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌ درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه بعد از شلوغی برو بیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبود پای میلیاردمیلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود..
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: نشسته در نظر
  • ژانر: عاشقانه، مافیایی
  • نویسنده: آزیتا خیری
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 1434
خرید کتاب
22,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 427 روز پيش
  • admin
  • 1,133 بازدید
  • 22,000 تومان
لینک کوتاه مطلب:
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.