دانلود رمان عقد غیابی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: شایسته نظری
تعداد صفحات: 333
خلاصه رمان: نیکای قصه ی ما دختری از خانواده ی پول دار ، پدرش صاحب چندین شرکت بزرگه ولی از بد روز گار یا سرنوشت نیکا ، نصف دارایشو از دست می ده واین موضوع برای دختر شرو شور ما مشکلاتی به همراه داره …با ما همراه باشید.
قسمتی از متن رمان عقد غیابی
بعداز پیاده شدن النا به خونه برگشتم ، النا دختری زیبا و خوش اخلاقی بود .پدرش باز نشسته ی اداره ی پست بود وبا حقوق باز نشستگی خرج سه تا محصل و النارو می داد.حالا النا نمی خواست باری رو دوش پدرش باشه ، کاش میتونستم کاری براش بکنم . امروز بابا صحبت می کنم بلکه کار نیمه وقتی تو شرکتش براش جور کنه ، با این فکر به خونه رسیدم و ماشین داخل حیاط پارک کردم . با شیطنت همیشگیم وارد خونه شدم .جیغ زدم کسی خونه نیست ؟
سارا جون عشقم سلام… بیا که عزیز دلت آمده سرکی به اطراف کشیدم ، سارااایی ؟ مامانی؟ الووو؟نیستی ؟ چیه چه خبرته دختر هنوز نیامده خونه رو روسرت گذاشتی زلزله ؟ خودمو لوس کردم براشو رفتم دستامو حلقه کردم دور گردنش وگونه ی برجسته اشو بوسیدم مامان جون خب سلام دادم خدمتتون ! معلوم بود به زور خنده اشو جمع می کنه گونه امو بوسید . خوبه حالا خودتو لوس نکن برو لباسهاتو زودتر عوض کن که خیلی کار داریم .
لبمو جمع واخمی کردم…کار داریم ؟چه کاری؟!رفت سمت آشپز خونه… آقای مهدوی و خانمش شونه ای باال انداختم واز پله های مار پیچ سالن بالا رفتم
ای بابا همچین میگه کار داریم انگار کی می خواد بیاد! اینا که همیشه اینجا…