دانلود رمان ساحل نشین اشک نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مرضیه اخوان نژاد
تعداد صفحات: 450
خلاصه رمان: درباره ی دختری به اسم اسماست که عاشق پسریه که حدود دو ساله باهاش دوسته اما پدر و برادرش به این ازدواج رضایت نمیدن و اونو به اجبار به عقد پسر عموش در میارن و….
قسمتی از متن رمان ساحل نشین اشک
باصدای آلارام گوشیم از خواب بیدار شدم.چشم هایم باز نمی شد به ساعت نگاه کردم که دیدم ساعت هنوز 6 صبحه.لعنتی زیر لب گفتم وپتو روروی سرم کشیدم تا دوباره بخوابم نمی دونستم چرا ساعت رو برای 6تنظیم کردم.بعد از کمی فکر کردن با چشم بسته یاد قرارم با شهرام افتادم.فوری چشم هایم اندازه نعلبکی باز شد اگه دیر میکردم من رو میکشت. او همیشه آنتایم بود ولی من….
قرار بود بریم کوه پس سریع پریدم تو حموم ویک دوش آب سرد گرفتم تا از حالت خواب آلودگی در بیام. بماند که چقدر زیر دوش لرزیدم فوری حوله تن پوشم رو پوشیدم و موهایم رو با سشوار خشک کردم بعد هم با کلیپس بالای سرم محکم کردم یک شلوار لی یخی با مانتوی آبی کاربنی وشال سفید آبی پوشید. کمی از عطر 212 هم به خودم زدم و کیفم رو برداشتم واز اتاق زدم بیرون مامانم که طبق معمول صبح زود بیدار شده بود با دیدنم گفت :به سلامتی
کجا….اول صبحی شال و کلاه کردی؟ من:دارم میرم کوه طبق معمول با شهرام آره؟یک لبخند مکش مرگ ما زدم و گفتم: آره مامان جونم خوب من به بابا وداداشت چی بگم؟ بگو با دوستاش رفته کوه اصلا بگو با مریم رفته خدا بگم چی کارت نکنه که منو به دروغ وادار می کنی رفتم لپش رو بوسیدم و گفتم: ببخشید که به خاطر من دروغ میگی مامان گلم قول میدم خیلی زود همه