دانلود رمان زندگی آذر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: طاهره نیرومند
تعداد صفحات: 164
خلاصه رمان: این رمان بر اساس زندگی واقعی نوشته شده… درباره ی دختری به اسم آذر که قربانی اشتباهی که پدرش در گذشته در حق خواهرش انجام داده میشه….او مهره بازی کسی میشه که عاشقش شده ولی میون راه متوجه میشه که یک بازیچه بیش نبوده و با پسری نامزد میکنه که از کوچکی ازش میترسیده ،یک ماه از نامزدیش میگذره ویک سفر خانوادگی پیش میاد …که داخل مسیر کوهستانی تصادف رخ میده ….و آذر ناپدید میشود…
قسمتی از متن رمان زندگی آذر
داشتم در میبستم که ماشین باربری عمو رضا جلوی پام متوقف شد امین راننده اش بود … پیش خودم گفتم این اینجا چکار میکنه لعنت به این شانس … پیاده شد … گفت : سلام آذر خانم جایی تشریف میبردین !؟ گفتم : سلام میرم دیدن دوستم .. بعد ازش پرسیدم شما اینجا چکار میکنید ! ؟؟ … که گفت : آمده بودم ظرفهای محرم ببرم .. زنگ زدم عمو گفت : آذر خونه هست کلید انبار ازش بگیر …. چندروز دیگه ماه محرم بود عمو رضا از اول محرم تا روز عاشورا برای هیئت های محلشون نذری میپخت …
مجبور شدم دوباره کلید بندازم تو در باز کردم … یک انباری بزرگ گوشه حیاط داشتیم که وسایل وظروف ماه محرم اونجا میذاشتن … به امین گفتم : چند لحظه وایسا برم کلید بیارم . امین گوشه حیاط ایستاد ..کلید آوردم دادم دستش .. نمیدونستم برم یا وایسم کارش تموم شده … مطمئن بودم کارش حداقل نیم ساعت طول میکشه … من نمیدونم تنهایی چطور میخواد این ظرف های بزرگ بلند کنه …. کلید از دستم گرفت طوری که هیچ تماس دستی باهم نداشته باشیم …
در انباری باز کرد … بعد ماشین آورد تو حیاط جلوی انباری گذاشت … اول ظرف های کوچکتر گذاشت داخل کامیون بعد نوبت چندتا ظرف بزرگ بود .. یکی دوتاش برد تو ماشین … سه تای دیگه خیلی سنگین بودن ..کیفم گذاشتم کنار باغچه گل کنار در … با این که هیکل من در برابر امین مثل فیل فنجون بود … ولی باس کمکش میکردم داشت سرش می خوارند که من رفتم داخل اون یهویی برگشت سینه به سینه شدیم …
