دانلود رمان دومینو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
نویسنده رمان: آزاده دریکوندی
تعداد صفحات: ۷۴۰
خلاصه رمان: ونداد در یک درگیری به قتل می رسد و حالا قاتل او با پرداخت دیه آزاد شده است و به دنبال راهی برای پیدا کردن آرامش خود می گردد. چه کسی می تواند این آرامش را به او باز گرداند؟ عشق واقعی اش یا گذشته ی رمز آلودی که برایش آشکار خواهد شد؟
قسمتی از متن رمان دومینو
ترکوند که این واقعا روی اعصابم بود! به خصوص بعضی وقتا هم تند تند این کار رو می کرد! یه بار بهش تذکر دادم؛ ولی گفت دلم میخواد به تو چه مربوط؟ اخالق و
تربیتش زیر صفر بود و من مجبور بودم که تحملش کنم. مجبور بودم چون به حقوقی که از باباش می گرفتم نیاز داشتم! هم به اون حقوق هم به این پژو پارسی که به خاطر دخترش برام خریده بود. این ماشین تا وقتی دستم بود که راننده ی این دختر زبون نفهم باشم.بالاخره به در خونه شون رسیدم و ماشین رو متوقف کردم.
یه خونه بزرگ توی سعادت آباد! بی هیچ حرفی از ماشین پیاده شد و در رو محکم کوبوند. ناخودآگاه اخم کردم و خواستم راه بیافتم که با پشت دست به شیشه زد. شیشه رو تا نصفه پایین کشیدم. منتظر نگاهش کردم که گفت: سهند جون فردا زودتر بیا سراغم بعدشم چشمکی زد و بوس فرستاد. از ماشین که جدا شد به راه افتادم. اختال
روانی داره انگار! دیوونه اس… دخترِ احمق! حواسم به یه دست انداز نبود و به هوا پریدم. اگه این دختره الان تو ماشین بود؛ مثل اون دفعه که حواسم نبود حتما می گفت مگه کوری چلاق؟
اخم کردم و زیر لب غریدم: دختره ی دمدمی مزاج!به خونه ی خودمون که رسیدم ماشین رو خاموش کردم. خونه ی ما نه بالا شهر بود نه پایین شهر! خدا رو شکر از نظر مالی قشر تقریبا متوسط جامعه ایم. نه قشر فقیر و
خیلی فقیر! از ماشین پیاده شدم و قفلش رو زدم. زنگ آیفون رو فشار دادم و در باز شد. خونه مون بزرگ که نبود؛ ولی کوچیک هم نبود. به جز حیاط صد متری می