دانلود رمان دلخوشی ها کم نیست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، طنز
نویسنده رمان: شقایق برنا
تعداد صفحات: 440
خلاصه رمان: دختری دوست داشتنی شوخ ،عاشق خانواده ، وروحی سرشاراز شادی وامید .. به طور اتفاقی سر راه پسری قرار میگیره متفاوت از خودش .با ما همراه باشین ،با فراز ونشیب های زندگی همتا .. درکنار همه ی اینا همتای قصه ی ما معتقده که دلخوشی ها کم نیست از زندگی نا امید نیستم .زیرا می دانم ان خدایی که به خاطر لبخند گلها،آسمان را می گریاند .حتما روزی برای لبخند من هم کاری خواهد کرد …..
قسمتی از متن رمان دلخوشی ها کم نیست
به سمت اتاقش رفت وبعـد از تعويض لبـاس اومـد بـا ثریا خانم و بهـار سـفره رو چیدیم همه نشستیم دور سفره خیلی گرسنم بود به بشقاب پربرنج کشیدم نمی دونم هر چی می خوردم کجا می رفت شاید به جای گوشت شـدن و چسبیدن به تنم پوست می شد می چسبید به استخونم از تصور چیزی که تو فکرم بود خندم گرفت بعداز تموم شدن غذام روبه ثریا خانم گفتم : مادرجون خیلی خوش مزه بود بهار خندید و گفت : به اندازه ی کافی شیرین شدی دیگه نمی خواد خودتـو شیرین تر کنی بی توجه به بهار با عشوه به پدر علیرضا گفتم….
پدر جون خیلی ممنون بهار -خب به منم بگو خواهر جون خبیثانه نگاهش کردم با دیدن لیوان دوغ تو دستش ، گفتم : دوغتووو بنوش خندیدیم بعد از صرف چای و بگو بخند و صحبت درمورد همه چیز ثریا خانم گفت : همتا جان برای خواب اینجا بمون نه مادرجون دیگه دیر وقته باید برم به وضوح اخمای علیرضا توهم رفت علیرضا رو به مادرش گفت چون خیلی ممنون مامان شما برین بخوابین من دیرتر می رسونمش بعد از رفتن پدر مادر علیرضا ، بهار هم شب بخیری گفت و به اتاقش رفت… منم از جام پاشدم و به اتاق علیرضا رفتم…
تا آماده ی رفتن بشـم لباسام اونجـا بـود بلافاصـله بعدمن علیرضا داخل شد دروبست و گفت : دیرتر برو این پا واون پا کردم و گفتم آخه دیر میشه دلخور گفت : خب دیر شه تا وقتی پیش ملی چه اشکالی داره ؟ رفت روتخت آرنجاشو روزانوش محکم کرد رفتم پیشش نشستم چرا ناراحت شدی ؟ همتا قـرار نیسـت بـا احـتـرام گذاشـتن بـه عقایـد خـانوادت ، تـو ازم دوری کنـی ایـن دوری کردنات اذیتم می کنه سرمو زیرانداختم خب چیکار کنم پدرم خوشش نمیاد شب اینجا بمونم بعداز مکثی گفت : قراره یه وام بگیرم اگه تا عید جورشـد عروسی می گیریم اگرم نه از پول پس انداز خونه برمی دارم و جشن می گیریم با گوشه بافتم