دانلود رمان دردسرهای عاشقانه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: پلیسی، عاشقانه
نویسنده رمان: نگار فرهادی
تعداد صفحات: 369
خلاصه رمان: دوتا دخترن که شـــر و شــیطــون و از قضا پــلــیس….این دو نفر قراره با دوتا سرگرده جیگر طــلا برن ماموریت….حالا تو این ماموریت کلی میزنن تو سر و کله هم ولی تو این بین عشق ذره ذره تو وجودشون نفوذ میکنه….
اما دسته سرنوشت میزنه و نگار و آریا…
قسمتی از متن رمان دردسرهای عاشقانه
اصلا دلم نمی یومد از تخت خواب عزیزم بلند شم تا اومدم چشامو روی هم بذارم با صدای مامانم که از طبقه ی پایین می اومد سیخ سر جام نشستم _دخترررره ی گند زبون نفهم نمیخوای پاشی دوباره دیر میکنی پاشوووووو واقعا صداش خیلی بلند بود یه لحظه فکر کردم پرده گوشم پاره شد …. بنازم صدا رو بلندگو قورت داده … ماشالله حنجره واس خودش ی پا اکوه … ا حالت گریه رفتم دستشوییو بعداز عملیات مربوطه صورتمو شستم
و رفتم پایین و به راست رفتم اشپز خونه .. خیلی گرسنم بود بخاطر همینم عین این امازونیا که صدسال غذا نخوردن به میز صبحونه حمله ور شدم …. داشتم از خجالت شیکمم درمبودم که سنگینی نگاهی رو حس کردم … بعلهههه … مامانم داشت با چشمای غضبناکش نگام می کرد … لقمه ای که تو دهنم بودو با صدا قورتش دادم وبعد خیلی شیک و مجلسی دوباره مشغول خوردن شدم … ____ من دارم میرم بیمارستان ( مامیم دکتر بود ) … درضمن کم ب اون شکم نازت برس ….
باش مامان برو ب سلامت درضمن شکم عزیز ترین عضو بدنه مامی جونم … ازبس من شکم پرستم …. بعد از اتمام صبحونه رفتم تو اتاقم آماده شدم و سوویچو برداشتم ک پیش به سوی اداره … باید سر راه این محدثه خانومم با خودم میرسوندم اداره ( بار اضافیه دیگ چیکارش کنم ) …. از پس کار ذلیله نمیتونه مثل آدم از مرخصیش استفاده کنه اگه من بودم فقط می گرفتم مینشستم پانت …. والا ….