دانلود رمان لیلای من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه-اجتماعی
نویسنده رمان: لیلا رضایی
تعداد صفحات: 263
خلاصه رمان: لیلا، دختر زیبا از خانواده ای فقیر مادر لیلا به خاطر بیماری قلبی و در اثر بی توجهی های پدر لیلا و ندادن هزینه عمل فوت می کنه با آمدن نامادری و مشکلاتی که نا مادری برای لیلا درست می کنه، پدر لیلا اونو به شمال، پیش پدر بزرگش تبعید می کنه لیلا اونجا به پسری از یک خانواده پولدار و اصیل به نام یاشار آشنا می شه یاشار ناراحتی روانی و ناتوانی داره …
قسمتی از متن رمان لیلا من
آن تماس غافلگیر کننده می توانست حاصل خبرهای ناگواری از حال شخصی باشد که زمانی ، سال ها قبل بهترین رفیقش بود و می توانست باشد اما یک کنج اندیشی ، یک بد گمانی بر روی تمام رفاقتشان یک خط قرمز ، یک خط سیاه کشیده بود . چقدر سعی کرده بود یاشار را از اشتباه بیرون نمی خواست به این سادگی از دوستی با او بگذرد . جدای از مشکلات روانیش جوان لایق و دوستی فهیم و قابل اعتماد بود اما یاشار او را نارفیق خوانده بود ؛ یک خائن . باید به او حق می داد اما در آن کشاکش هر دو از دست یکدیگر به شدت عصبی و دلخور بودند
! آقای عنایت … هنوز مرا نشناخته اید ؟ بله … بله خانم گیلانی شناختم ، کمی غافلگیر شدم راستش تماس شما تا حدودی هم مرا دلواپس کرد. نگران نباشید ، همه خوبند ، مخصوصا یاشار ، نمی دونید با چه مشقتی تونستم شماره شما را پیدا کنم. به هر حال از این که بعد از هفت سال یادی از من کردید خوشحالم غرض از مزاحمت ، خواستم شما رو برای مراسم سالگرد همسر مرحومم دعوت کنم و او را بیشتر از تماس غافلگیر کننده اش ، متعجب کرده بود . بعد از این همه مدت زنگ زده بود ت و را به مراسم . سالگرد دعوت کند؟
کمی جای بحث داشت… از لطفتون ممنونم ، جسارتا می پرسم بعد از این همه وقت چطور شما حق دارید آقای عنایت ، اما فکر کردم و دیدم این بهترین فرصت برای از سر گرفتن رفاقتی است که با یک بدبینی از هم پاشید خانم گیلانی من خیلی سعی کردم رفاقتم با نوه شما را حفظ کنم اما … در حقیقت یاشار از من متنفر شده… ببینید آقای عنایت حال روحی روانی یاشار رو به بهبودیه…خوشحالم…همینطور وضعیت جسمانی اش ، اما مشکلی وجود داره ، اون خیلی تنهاست وجود شما مشکلات زیادی رو….