دانلود رمان لبخند ابلیس نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: فرزانه شفیع پور
تعداد صفحات: ۲۷۹
خلاصه رمان: ریحانه، دختر سر زنده و شادی ست که با عشقی آتشین و دیرینه به عقد پسرخاله اش حافظ در می آید. همه چیز خوب پیش می رود تا این که حادثه ای غیر قابل باور و تلخ مسیر زندگی آن ها را از هم جدا می کند و هر کدام در سراشیبی تند نفرت از آن یکی پیشی می گیرد. حافظ با بی رحمی ریحانه را از زندگی اش بیرون می کند و با سپیده نامزد می شود و بعد از کسب موفقیت در زمینه ی شغلی اش در خارج از کشور به وطن باز می گردد و شروع به آزار رساندن ریحانه می کند.
قسمتی از متن رمان لبخند ابلیس
گاهی فراز و فرودهای زندگی، به حدی غیرمنطقی می شود که تو ناچار به سکوت میشوی! آن زمان است که ناعدالتیها از هر سویی روان میشوند و بیرحمانه بر تن روح خسته ات میکوبند و در این میان مردی که بیش از چشمهایت به او اطمینان داشتی با پشت کردن به دنیای پوچالی که با او ساخته بودی، خطی سیاه بر تمام باور هایت میزند. تنم شروع به لرزیدن کرد. خنده ی عصبی در میان اشک هایم کردم و چه خوب که بارش بیامان باران ضعفم را پوشش میداد.
داری دروغ میگی. میخوای بهونه بیاری برای نامردی که در حقم کردی…بادی سخت وزید و لرزم را بیشتر کرد. با چشمهایی که دیگر سردی چندماه پیش را نداشتند؛ اجزای صورتم را رصد کرد و تیر خالص را زد. تازه یاد گرفتم که مرد باشم. ببخش به خاطر سال های از دست رفته ای که نمیشه جبرانش کرد. باران شدت گرفت؛ انگار قلب آسمان هم پارهپاره شد، از فهمیدن کثافتی که روحم را زخمی کرد.
اتومبیل ها با سرعت از کنارمان میگذشتند و بیتوجه آبهای راکد و گلآلود خیابان را به سمت ما پرت میکردند. دلم میخواست، بچرخم و با آخرین توانم برسرشان فریاد بکشم. بگویم، اینهمه شتاب و عجلهشان برای چیست؟
برای از بین بردن یک زندگی؟ کشتن عشق در قلبی نوپا؟
یا… _ همون سال بخشیدمت… میان آبی گرفته ی چشمهایش، به آنی نورامید دوید. هر دو خیس و مستاصل کنار اتوبان، در لفاف موسیقی غمگین باران، به دنبال ریسمانی قوی میگشتیم؛ تا به واسطه ی آن بتوانیم قلبهای ترک خوردهمان را باردیگر بهم وصل کنیم.