رمان شومینه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: نرگس نعمت زاده
تعداد صفحات: 2878
خلاصه رمان: حامی پسری از مناطق محروم پایین شهره که بخاطر جور کردن پول دیه ی فردی که خواهرش باهاش تصادف کرده، پاش به خلاف و دزدی وا می شه. آرامش (ملقب به طوفان) دختری 19 ساله که از وقتی شروع به تاتی تاتی کرد، دور و برش فقط کیسه بوکس دیده و وسایل رزمی! روحیش با دخترای هم سن خودش زمین تا آسمون متفاوته!پدر و مادر آرامش که از ماموران اطلاعاتی و خبره ی کشورن، طی یه سانحه جونشون رو از دست می دن.
قسمتی از متن رمان شومینه
وقتی گفت “می تونم برم تازه به خودم آمدم و گفتم : آره برو. بدون آنکه چیزی بگوید به سمت در رفت یاد چیزی می خواستم بگم افتادم و گفتم : از این به بعد، یکم به سر و وضعت برس مخصوصا وقتی منو می بری و میاری به سمتم چرخید باز هم با پرویی گفت دیگه شرمنده ما مثل شما وسعمون نمی رسه کت شلوار اتو کشیده و کفش مارک دار بپوشیم و ساعت اپل واچ ببندیم. اگه کسر شانتون میشه بگین همون دو تا قلجماق بیان دنبالتون این را گفت و رفت .
چقدر این بشر پرو بودا دستش را گرفتم و از لجنزار بدبختی بیرون کشیدم با این حال باز هم طلبکار بود ولی درستش می کردم کم کم رام میشد! صبح روز بعد با هزار بدبختی بیدار شدم شب قبل آنقدر خسته بودم که تماسها و پیامک هایم را هم چک نکردم. فقط ساعت تنظیم کردم و خوابیدم به زور و عذاب از تختخواب دل کندم و بلند شدم. بعد از شستن دست و صورتم و پوشیدن یک دست لباس تمیز گوشی ام را برداشتم و از اتاق بیرون رفتم.
وسط حیاط ایستادم و کمی فکر کردم تا یادم بیاید اول باید چه می کردم. طولی نکشید که حرف هایش در سرم صدا کرد. باید میرفتم و ماشین را چک میکردم سویچ را از ارش گرفته بودم دوباره به اتاقم برگشتم و سویچ را از جاکلیدی کنار در برداشتم و سراغ ماشین رفتم. دزدگیر را زدم و پشت شاسی بلند مشکی آرامش نشستم….
