دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: سماجم
تعداد صفحات: 205
خلاصه رمان: ترنج و عطر بهارنارنج؛ داستان دختریست که در اوان کودکی، با دریافت تصویری بر پردهی سفید ذهنش، بزرگسالی مخدوشی برایش رقم خورده و عزم آن دارد که با مهربانترین همراه و همنوازش، خوشترین لحظات را بر اریکه ی خیالش ثبت کند و آن که واقعیت این همراهی را به ته خط میرساند، همان اوست که…
قسمتی از متن رمان ترنج و عطر بهار نارنج
همیشه میدانستم که همراهیات با آن عطر دلپذیر،رویایی است که تنها میتوان با خود از آن یاد نمود .همیشه میدانستی که من، تُردتر از آنم که ندیدن هایت را بپذیریم و اگر نیایی و بر هیجان بیرنگ نگاهم قدم نگذاری،فرو خواهم شکست. تو نبودی و کسی آمد که بر جایگاه خیالت نشست و سلطانی کرد و عطر ماندگارت را شست و بهشت را بر من فرود آورد.تو نبودی …
بهار:پاسخگوی پانصد و هفده بفرمایید؟-کمک.. خانوم.. تو.. رو.. خدا.. کمک ..-الو.. الو.. صدام رو دارید؟-کمکم.. کنید .. -عزیزم… خانوم… فکر کنم اشتباه گرفتید! به جای هشت باید پنج میزدید که به اورژانس وصل بشه، اینجا صد و هجدهه، متوجه اید خانوم؟ صداش بریده بریده به گوشم میرسید . -کمک.. کنید.. دستم.. ح.. س.. ندار.. ه… کمک .. با خودم گفتم: خدایا، این دیگه چیه؟ عجب گرفتاری شدم. حالا چی کار باید بکنم؟صداش از ته چاه میاومد، یه طوری که انگار گوشی تلفن ازش فاصله داره.
سنش هم به نظر بالت میرسید .خانوم گوش کنید، لااقل بگید کجایید؟ چه اتفاقی براتون افتاده؟صدای زمزمه ی منقطعش، خیلی بد به گوشم میرسید .قل.. بم.. درد.. می.. کنه.میتونید آدرستون رو بگید؟خیابو.. ن مقا.. می.. کوچ.. ـه.. ته.. را.. نی.. پال.. ک.. هفت.. زنگ.. یک.. خدا… یا ..الو.. الو خانوم.. الان به اورژانس زنگ میزنم تا به کمکتون بیاد، میشنوید؟ای بابا اینم که حرف نمیزنه. خطش رو نگه داشتم و با خط دیگه، صد و پونزده رو گرفتم. صدای دختری توی گوشم پیچید….