رمان سایه به سایه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: مهسا زهیری
تعداد صفحات: 931
خلاصه رمان: لادن دختر یه خانوادهی سنتی و خوش نام محله ی زندگیشه که بهواسطهی رشتهی پرستاری و کمک هاش به اطرافیان، نظر مثبت تمام اقوام و همسایهها رو جلب کرده و آیندهی روشنی پیش رو داره؛ ولی زندگی همیشه آروم نمی نمیمونه و اشتباهات دیگران، ناگهان ورق رو بر میگردونه. اشتباهاتی که پای بدنام ترین آدم محل رو به زندگی لادن باز میکنه. مردی با گذشته و حال و روز مبهم که برای رسیدن به آرامش خودش، آرامش هرکسی که سر راهش قرار میگیره، به هم میزنه و اینبار لادن اون کسیه که جلوش ایستاده. مردی که قراره همهچیز خودش و لادن رو به چالش بکشه. کدومشون سربلند بیرون میآد؟ آیا آرامش جایی پیدا میشه که انتظارش رو نداریم؟
قسمتی از متن رمان سایه به سایه
پنج دقیقه بعد جلوی ساختمون نیمه کاره ی روبه روی پارک بودیم عمداً این ملک رو برای ساخت انتخاب کرده بودم که به درختهای کاج پارک ویو داشته باشه. على پرسید: مهندس نمیآد؟ گفتم یه سر بزنه ببینیم چی به چیه و ماشین رو گوشه ای دور از داربست ها پارک کردم و پیاده شدم به اطراف ساختمون نگاه کردم چند کارگر مشغول کار روی بخشی از نمای جلو بودند. چیزی از کارشون سر در نمی آوردم من فقط سرمایه گذار بودم و انگار یه کم دیر پیش می رفت.
سمت ورودی باز ساختمون رفتم و علی کنارم راه افتاد گفت به این مهندس حالی کنم دیر تموم کنه چی میشه؟ حالا زوده
صداش بپیچه که یکی برات ســوســـه اومده، دیگه حرفمون برش نداره حواسم هست. دفعه ی قبلی که مهندس رو دیده بودم از ترس جلو نمی اومد امکان نداشت دیر تحویل بده سری برای کارگرها تکون دادیم و با کنار زدن آت و آشغال ها وارد پارکینگ شلوغ و نصفه نیمه شدیم. علی سمت کارگرها
رفت و من مشغول قدم زدن شدم از خاک وخل خوشم نمی اومد من رو یاد آوارگیم مینداخت.
سرفه ای کردم و چرخیدم که چشمم به پیری افتاد. توی شکاف ورودی ایستاده بود علی به طرفش رفت و شروع کرد با چه رویی اومدی؟! دستم رو بلند کردم که ساکت بشه. هم زمان گفتم: خبر داشتم می آد. مردک از جاش تکون خورد و سمت من اومد. دستی به کمربند چرمم کشیدم و منتظر نگاهش کردم همه چیز طبق میلم پیش رفته بود پیری نتونسته بود قرض و سودش رو پس بده چی بهتر از این؟ تیکه انداختم سپاسگزارم… شرف یاب کردی پیری اخمی کرد نگاهی به پشت سرش انداخت و جلوتر اومد. دوباره گفتم چیه؟ میترسی یکی ببینه؟