دانلود رمان کیستار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: معمایی، پلیسی
نویسنده رمان: رابین
تعداد صفحات:181
خلاصه رمان: بهنام … یه پسر نوجوون و ساده است که تنها نگرانیش توی زندگیش این بودکه چرا پدرش مدام بهش گیر میده؟ اتفاقایی براش میفته که باعث میشه زندگیش از این رو به اون رو بشه .آشنایی با گروه نحس همه چیز رو بهم می ریزه … همه چیز رو …حتی آرامش و بی خیالی بهنام و این خودش آغازگر اتفاق های ترسناکه …آغازی به نام کیستار …
قسمتی از متن رمان کیستار
سالن تو سکوت بدي فرو رفته بود و اجازه ي هیچ تقلبی رو نمی داد. مستاصل به فرشاد خیره شدم. سرش پایین بود و با سرعت 240 روي برگه چیزي می نوشت. زیر چشمی نگاهی به مراقب انداختم؛ حواسش به ما نبود. زیر لب گفتم: فري… فري .. لعنتی چرا نگاه نمی کرد؟
کمی بلند تر گفتم: فرشاد تکونی خورد و بهم خیره شد. زمزمه وار پرسید: با صداي هیسس مراقب سریع سرمونو انداختیم پایین و به برگه هامون خیره شدیم کدوم سوال ؟
براي هزارمین بار خودمو لعنت کردم که چرا سریال کره اي رو به خوندن زمین ترجیح دادم . صداي فرشاد تو گوشم پیچید: بهنام ؟ سریع بهش خیره شدم: بنال کدوم سوال ؟ دوازده و پنج و شش و هفت و ده! چند بار پلک زد. چشامو مظلوم کردم. میفتم . کمکم کن مراقب داد زد: چه خبره اون ور ما رو می گفت. چشم گردوندم و دوباره به برگه ام خیره شدم. با یه حساب سر انگشتی فهمیدم با زور تقلب و چرت و پرت نوشتن؛ اگه خدا و احمدي بهم رحم کنن شاید 10 می گرفتم.
تازه شاید! اه جگر سوزي کشیدم. اي بسوزه صدا و سیما که من رو بیچاره کرد. دیدي؟ دیدي تجدید شدم؟ دیدي تروخدا؟ اخه کدوم محصلی موقع امتحانا میره فیلم و سریال می خره؟ اونم 24 قسمت؟ خدا بابا منو می کشه که.حالا بهنام می مردي این اخري امتحانت رو میدادي بعد می نشستی پاي کامپیوترت؟ نه خدایی می مردي؟
کاغذي جلو پام افتاد. نگاهی به فرشاد انداختم. با ابرو اشاره کرد که برش دارم. لبخندي زدم و کاغذ رو باز کردم