دانلود رمان نفس به نفس نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: هیجانی_عاشقانه_غمگین
نویسنده رمان: هستی صدقی پویا
تعداد صفحات: 123
خلاصه رمان: درمورد دختریه ک بخاطر ی سری اتفاقات خانوادش چندسال پیش با برادرش میفرستنش خارج ازکشور ک بعد از چند سال ب ایران برمیگرده و با موافقت برادرش با دوست داداشش دوست میشه حالا روشا و برادرش غافل از اینن ک این دوستی برای چی بوده و بعدش چ اتفاقاتی میفته میشه گفت ی عشقیه ک بعدازچندین سال هنوز پا برجاست ولی ب خاطر ی سری اتفاقات از هم دور میشن و ترس از دست دادن همو دارن اما عشقشون بدون هیچ مشکلی پیش میره اما با هیجانات بسیار…
قسمتی از متن رمان نفس به نفس
من اهواز که رفتم تو مهمونی میلاد با ی دختر اشنا شدم و دوس شدیم و بعد ی مدت کم عاشقش شدم اون دختره خیلی پاکی بود .همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه یک روز من مست بودم و ی دختر سوار ماشینم شد و منم که مست بودم گفتم کجا میرید دختر : هرجا ببری_منم بردمش خونه و رفتم تو اتاقم و دراز کشیدم و تخت و بعد چند مین دختره با ی لیوان اب اومد سمتم ابو خوردم و تلخ بود خیلی و بعدش گیج شدم و ….. بهم خیلی فشار میورد و اون دختره هم که همه جاش باز بود من رومو کردم اونور و محلش ندادم تا اینکه یهو دیدم دختره اومد جلوم حتی لباس نپوشیده بود من تا اینجا هیچ کاری نداشتم.
دیگ نتونسم طاقت بیارم و کارشو یسره کردم بعد تموم شد و دختره رفت صبحش که به خودم اومدم فههمیدم چی شد داشتم گریه میکردم ک چرا به مانا نگاه کردم زنگ زدم بش و خاموش بود در عرض اساعت ۵۰ تا زنگ.همش خاموش بود منم خیلی داغون بودم و هر روز میزنگیدم اما بی فایده … سه روز پیش قبل از اومدنم تو ماشین بودم که مانا رو توخیابون دیدم اومدم گاز بدم که گوشیم زنگ خورد و گفتم زود ب کاردارم دیدم اون دخترس که گفت من حاملم زدم رو ترمز چیی ؟ همین مونده بود چ … های ثل تو از من حامله باشه درست صحبت کن یا … ها مث اشغال میحرفن ع باااااشه منم نمیندازمش…
الوووو يوق بوق بوق قطع کرد و من دیگ پیداش نکردم رفتم خارج و پیش روشا و بعد چندروز بش گفتم و ر اهم وسط امتحاناش باهام اومد اهواز و دختررو با ۲۰ میلیون راضی کرد ک بچه ارو بندازه و همه تموم شد و من بعدش توبه کردم و دیگ با کسی دوست نشدم روشا…