رمان تاوان بی گناهی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، انتقامی، هیجانی
نویسنده رمان: نسترن
تعداد صفحات: 339
خلاصه رمان: قصه ما قصه زندگی دختریه که مجبوره تاوان بده، تاوان گناه نکرده در گذشته عمو دختر قصه ما یه خطایی کرده که این دختر از همه جا بیخبر باید تقاصشو بده، دختری که عاشق میشه…. تقاص میده و..
قسمتی از متن رمان تاوان بی گناهی
متعجب بهم نگاه کرد گفت: وا چیزی نشده که این حرفا چیه؟؟ پامو رو پام انداختمو و یه گاز به سیبم زدم یه تیکه ام دادم به سایه که برداشت جوابشو دادم. از وقتی اومدم تو خودتی اصلا انگار که نه انگار کسی پیشته از تویی که همش درحال جنب و جوش این چیزا بودی این سکوت چندساعته یکم بعیده به نظرم آهی کشیدو گفت: زیاد چیزی مهم نیست که بخوای ذهنتو درگیر کنی. یعنی چی؟؟وقتی تورو تونسته ناراحت بکنه یعنی خیلی مسئله مهمیه عزیزم.
اومد کنارم نشست و نگام کرد با صدای بغض داری گفت: دریا یه چیزی بگم بهم نمیخندی؟؟؟ نه بابا چرا بخندم بگو بیبنم چی شده. همزمان با گفتن این حرف بغضش ترکید. همینطور که گریه میکرد شروع به حرف زدن کرد. منم میخوام با تو بیاااااام چرا من باید بمونم تواین خراب شده اونم یک مااااه خودش یه عمره من چی کارکنم تنهایی اخه. هم خندم گرفته بود از لحن بچه گونش هم بهش کاملا حق میدادم واقعا تنهایی سخته خیلی ام.
سخته پس تصمیم گرفتن دلداریش بدم. سایه عزیزم قربونت برم من میدونم سخته خیلی خوب میدونم ولی به این فکر کن بعداز این یک ماه خانوادتو میبینی سختیاا تموم میشه یکم تحمل کنی یک ماه تموم شده پیش خانوادتی تازه منم هستم کلی باهم میریم بیرون ولگردی و علافی ناراحتیشو فراموش کرد با مشت زد تو بازوم گفت: خاک تو سرت کنن این همه خرج کردی اومدی مهندس شدی میخوای بری ولگردی و علافی کنه نچ نچ نچ چی بگم من تو اخه از سنت خجالت با قیافه ی حق به جانبی دستمو زدم کمر و گفتم.