دانلود رمان قیزیل تئل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه_کلکلی_انتقامی
نویسنده رمان: دوشیزه
تعداد صفحات: 425
خلاصه رمان: قیزیل تئل داستان دختریه که به خاطر یه سوء تفاهم و گناهی که برادرش مرتکب شده اسیر زندگی دو برادری میشه که یکیشون برای کشتنش نقشه کشیده…به خواست خودش وارد این منجلاب نشد ولی همین منجلاب مسیر زندگیش و تغییر بده...
قسمتی از متن رمان قیزیل تئل
اون روز سومین روزی بود که تو اون اتاق سرد و تاریک زندانی شده بود و هیچکس نمیومد بگه چرا اینجاس … نمیدونست کی پشت این ماجراس … نمیدونست چرا فرحناز و مجبور به همچین کاری کردن که هیچ فرقی با آدم دزدی نداشت .. . ولی هرکی که بود انگار بدجوری کینه و دشمنی داشت … صبح به صبح یه لیوان آب و یه تیکه نون لواش میذاشتن تو اتاق و بدون اینکه اهمیتی به خواهش و التماسش بدن میرفتن بیرون … اتاق دستشویی هم داشت و حتی به این بهونه هم نمیتونست بره بیرون تا حتی به سر و گوشی آب بده …
چه برسه به اینکه بخواد فرار کنه … پنجره هاشم قفل بود و رو شیشه ها شیشه مات کن چسبونده بودن که چیزی از بیرون معلوم نشه … تمام احتمالات و تو این سه روز بررسی کرد … پررنگ ترین گزینه گروگانگیری بود … ولی آخه مگه اون کی بود که بخواد با دزدیدنش خانواده اش و تهدید کنن ؟؟؟ مگه دزدا قبل از هر کاری تحقیق نمیکنن راجع به اون شخصی که میخوان گروگان بگیرنش ؟؟؟ پس میدونن که از به خانواده رو به پایینه و هیچ چیزی ازشون نمیشه کند … حتی اگه پولدارم بودن انقدری پیش خانواده اش محبوب نبود …
که بخوان به خاطرش پول خرج کنن … بعدشم گروگانگیری احتیاجی به اینهمه صحنه سازی نداشت . .. میتونست بدزدنش از تو خیابون … یاد خانواده اش ترس و تو جونش انداخت … چرا باید درست همون روزی که قرار بود براش خواستگار بیاد این اتفاق بیفته ؟؟؟ شک نداشت تنها فکری که تو سر پدر و زن باباش میگذشت فرارش بود … چون با این خواستگاری مخالفت کرده بود … اونا هم فکر کردن این و بهانه کرده برای فرار … اون چهارتا آدمی هم که تو ماشین فرحناز دیده بودنش مطمئنا تا الآن به گوش خانواده اش رسونده بودن که دختره با میل خودش تو ماشین نشسته بود و داشت فرار میکرد … بدنش از نشستن طولانی مدت و خوابیدن رو زمین تمام سرامیک خشک شده بود …