دانلود رمان عشق منو تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، کلکلی
نویسنده رمان: مریم آقایی
تعداد صفحات: 410
خلاصه رمان: یه پسر داریم یه دختر آقا مهندس و خانم مهندس هر دو خوووووب ، مهربون عاشق کل کل دارن شادی دارن غم دارن تمنا یه دختره با شیطنت های مخصوص خودش و غرور به جاش راشا یه پسر با دل مهربون و پر از عشق پایان خوش…
قسمتی از متن رمان عشق منو تو
از ظهر که اومدم خونه تا الان دارم فقط به حرفای مامان گوش میدم لباس مناسب پوشیدم و رفتم پایین که دوست عزیزش رو بعد از ۲۰ سال پیدا کرده و تا نیم ساعت دیگه میان فقط امیدوارم دخترشون کنه نشه چون با این حرفایی که مامان میزد مطمئنم یه آشی برام پخته . رو پله آخر بودم که زنگ رو زدن پدر و مادرم جلو تر و من پشت سر اونا رفتیم برای استقبال اول به آقایی وارد شد که چهره ی مهربون و شادابی داشت بعد خانمی وارد شد که چهره ی خیلی آشنایی داشت هر چی نزدیک تر میشد به این نتیجه میرسیدم که شبیح تمناس
ولی یه کم جا افتاده تر همین جور داشتم نگاهش میکردم که با صدای مادرم به خودم اومدم راشا جان معرفی کنم یا به جا آوردی ؟ متوجه نمیشم مامان ؟ بعد از احوال پرسی با اون خانم و آقا چشمام افتاد به یه دختری که پشتش به من بود ولی خیلی آشنا بود صبر کردم تا به اون هم خوش آمد بگم که وقتی برگشت از چیزی که دیدم بهت زده شدم عزیزم ایشون تمنا پارسا دختر آقای پارساس دوست پدرت -آها بله از حرفی که شنیدم میخواستم بال در بیارم ولی خودمو کنترل کردم
و به به لبخند اکتفا کردم بعد رو به تمنا – خیلی خوش اومدید بعد از بدرقه ی تمنا و خانوادش به اتاقم اومدم ولی اصلا حواسم به اطراف نبود موقع خواب وقتی به رفتارای تمنا فکر میکنم میبینم که بیشتر عاشقش میشدم وقتی اومد تو خیلی با وقار برخورد میکرد و هر سوالی که ازش میپرسیدن با سر پایین جواب میداد طوری که مادرم هر بار قربون صدقه اش میرفت زیر چشمی من رو هم نگاه میکرد خنده ام گرفته بود مادرم وقتی فهمید ما همو میشناسیم دیگه ول کن منم نبود ولی به خوبی که داشت.