دانلود رمان اوتاکو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، جنایی، اجتماعی
نویسنده رمان: پردیس نیک نام
تعداد صفحات: 782
خلاصه رمان: آهوا دختر جوانی است که با عنوان لیدر یک تیم برای بازی همیشه حاضر است. اعضای بینام و نشان تیم همراه او ناخواسته گرفتار مشکلات یکدیگر میشوند. تضاد ادیان آنها برای جامعه اگر چه ناخوشایند است و برخورد های اشتباهی در پیش دارد. اما همه آنها زیر سایه هویت های دیگری زندگی میکنند و نیمه واقعی خود را از مردم پنهان میکنند. با جبر یک تصادف بر حسب اتفاق آروکو مرد جوانی است که حکم بازی را تغییر داده و ناخواسته مسیر زندگی گروه اوتاکو عوض میشود اما این همهی داستان نیست….
قسمتی از متن رمان اوتاکو
یعنی چی صبر کن ببینم علی منظورت چیه؟ بازویش را از حصار دستم آزاد میکند. تو واقعا فکر میکنی تو ایران به کسی با اسم مارشال شناسنامه میدن؟ راهش را میکشد و میرود. سوال گرداب سهمگینی است که از درون به شریان های مغزم چنگ میزند. صدای حباب هایی که سطح آب آکواریوم میترکند با صدای خنده های بچه ها یکی میشود . بهت زده مژه برهم میزنم. مردی که نمیدانم..
دقیقا چه هویتی دارد در حالی که دستش را روی شانه ی اسما گذاشته و گوشزد میکند که دست از آلوچه خوردن بردارد. سر اسما به عقب کشیده میشود. خنده هایش خیلی بلند است. آنقدر که لبخند به لب آروکو میآورد. خیلی راحت به دست های او اعتماد کرده انگار خیالش راحت است از اینکه این دست کمرش را رها نمیکند و سقوطی در کار نیست. انگار لحظه ای متوجه غیبت من میشود. اطرافش چشم میچرخاند.
نزدیک میشود. رخ به رخم چشم روی صورتم میگرداند. هنوزم دلت میخواد بدونی من کی ام؟ با نفس عمیقی به خودم مسلط میشوم. این یه معامله است یادت که نرفته با سر انگشتش تار های کلاه گیس پرکلاغی را نوازش میکند. یه عالمه حرف تو سینهمه، خیلی ساله دنبالت میگردم که باهات حرف بزنم. خیلی ساله یه آدم قوی ندیدم. یکی که بتونه درد رو تحمل کنه و لبخند بزنه، شجاع باشه! ممنونم از اینکه هستی آهوا تمام وجودم هیچ رغبتی به لبخند زدن ندارد!