دانلود رمان نفس باش به جانم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: شایسته نظری
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: پناه عروس خونبس میشود تا برادرش از اعدام رها شود غافل از اینکه برادرش قاتل نیست مورد سو استفاده قرار میگیرد. اسیر رادمانی میشودکه فقط قصدش بیآبرو کردن تک دختر حاجعلی است . انتقامی اشتباه. دختری که به اشتباه بیآبرومیشود.
قسمتی از متن رمان نفس باش به جانم
نفس های رادمان داغ و پشت سر هم شده بود. چشمانش رو به خماری می رفت که متوجه اشک پناه شد. تازه متوجه لرزش بدن دخترک شد. محکم و صدا دار لپش را بوسید. نترس چیزی نمیشه، قرار نیست چیزی بشه.لب های پناه با لرزش از هم باز شد. م… من… دارم می ترسم ازت، ولم کن. تو رو خدا ولم کن. رادمان حلقه ی دستانش را باز کرد.
خوب بلدی عاشق کشی کنی! از چی می ترسی؟ نکنه فکر کردی هوس من از عشقم بیشترِ؟! پناه در خودش مچاله شد. آرام زمزمه کرد. ولی منو میترسونی! رادمان خندید و نفس داغش را بیرون داد. دست دیگرش را زیر سر گذاشت. پناه آزاد شده نفس راحتی کشید.تکانی خورد تا بلند شود. که با صدای محکم رادمان سرش روی بازوی سفت رادمان میخ شد.
کجا؟ مگه می خوام بخورمت هی در میری؟ از اینجا تکان بخوری کاری می کنم که خودت به من بچسبی!
بیچاره پناه گرفتار شده بود: چیکار می کنی؟ تو از دست من بیرون برو بعد میگم. پناه تهدید رادمان را جدی گرفت، بدون حرکت خشکش زد. حتی دزدکی نفس می کشید.