دانلود رمان دشمن عزیز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: ماریا
تعداد صفحات: 1433
خلاصه رمان: دلیله بیکر و میکن سینت از هم متنفر بودن. میکن زیبا بود اما دلیله اینو میدونست که اون برخلاف اسمش خود شیطانه. این که اون با خواهر کمی شرور دلیله یعنی سامانتا قرار گذاشته بود هم چیز عجیبی نبود. وقتی اون دوتا از هم جدا شدن رویای دلیله به حقیقت پیوست: اون دیگه مجبور نبود میکن رو ببینه. تا این که ده سال بعد تو یک روز عادی دشمن قدیمی دلیله بهش تکست میده…
قسمتی از متن رمان دشمن عزیز
بعد دیدمش. میکن پشت گروه دوستاش ایستاده بود و حوصله ش سر رفته بود. نمیدونم چجوری متوجه حضور من شد اما همین که من وارد شدم سرشو به سمت من برگردوند با هم چشم تو حشم شدیم و قدمای من آهسته شد. یه تاکسید و پوشیده بود که فیت تنش بود و بخوام صادقانه بگم اون به اینجا تعلق نداشت اون باید بین مردم خوشگلی که تو حیاط شخصیشون جشن میگیرن یا تو شوهای مد پاریسی میبود.
نمیدونم چرا قبلا متوجهش نشده بودم اون بیشتر از من به اینجا تعلق نداشت ولی وقتی نوبت به اون میرسید کسی اهمیتی نمیداد که اون باهاشون فرق داره اونا خوشحال بودن که اون دور و برشونه یادم نمیاد که حرکت کردیم اما بالاخره رو به رو شدیم چشمان تیرهش روی من متر مرکز ، شدن لباش جمع شد و گفت: “تو اومدی؟” قرار نبود بیام؟
جمع شدن دهنش تبدیل شد به یه اخم رو صورتش؛ طوری نگاه میکرد که انگار از حضور من عصبی شده بود. بالاخره
جواب داد:
فکر نمیکردم بیای” شونه ای بالا انداختم لباسم پر زرق و برق بود آرایش کرده بودم و استایل موهام فرای درشت بود. بالاخره جواب دادم شرمنده که ناامیدت کردم…