دانلود رمان تزویر نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، غمگین
نویسنده رمان: الف. صاد
تعداد صفحات: 745
خلاصه رمان: فرزاد پسر ساده ای است که در شهر کوچکی زندگی می کند و چون پدرش در آن شهر سرشناس است همیشه از جنس مخالف دوری کرده عاشق دختر خاله اش می شود ولی جواب منفی می گیرد …او خانواده را در این جواب مقصر می داند و زمینه برای ورود دختری که نه خودش ونه خانواده اش خوشنام نیستن مهیا میشود نیره از سادگی فرزاد سوءاستفاده می کند و او را به دام می اندازد تزویر تقابل سادگی و دو رویی و تقابل خیر و شر است
قسمتی از متن رمان تزویر
منشی که مهری محمدی بود .با صورتش ادایی درآورد ُ سرش رو به نشونه منفی بودن چپ و راست کرد و با غمزه ای که لزومی نداشت گفت: چیششش ! نیره چی میگی؟؟ صادقی بنده خدا که صداش در نمیاد. این فخارِ که مثلِ خروس جنگی می مونه . همیشه آماده اس دعوا کنه! دلِ نیره غنجی زد ، اما سعی کرد با بی تفاوتی اظهارِ نظر کنه: -وا !!!مهری جون مگه مریضه ؟؟؟ خوب البد یه چیزی هست که اذیتش می کنه! مجبور میشه اینجور عکس العمل نشون بده !
مهری سرش رو جلوتر برد ُ با چشم ،راستُ چپش رو پایید و با آهسته ترین صدایی که می شد به گوشِ نیره برسه گفت:
-نه در واقع از جایِ دیگه اعصابش خُوُرده و میاد اینجا با کوچکترین مشکل بهم می ریزه!…
نیره با کنجکاویِ که تمامِ سلول های بدنش رو به احاطه خودش درآورده بود پرسید: چه مشکلی؟؟؟ تو از کجا میدونی؟؟؟ مهری خوشحال ُ راضی از ایجادِ کنجکاوی قری به سر و گردنش داد و قیافه ای گرفت: میدونی عزیزم وقتی این جا نشسته باشی از خیلی مسائل با خبر میشی! شنیدم که
صادقی به فخار گفت:»قرار نیست اعصابت از خونتون خرابِ بیای اینجا داد و هوارش رو بزنی! اینجور بود که فهمیدم بله آقا تو خونه مشکل داره که اینجا اعصاب نداره!!!