باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان با این حست عذابم میدی به قلم فائزه بهشتی راد با لینک مستقیم

دانلود رمان با این حست عذابم میدی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه_غمگین_اجتماعی
نویسنده رمان: فائزه بهشتی راد
تعداد صفحات: 156

رمان با این حست عذابم میدی

خلاصه رمان: رمان من درمورد یه دختره که در اثر تصادف رانندگی فراموشی میگیره و یه پسر جوون به اسم آیدین و مادربزرگش وارد زندگیش میشن، فکر میکنه خانواده ش هستن ولی اون پسر کسیه که باعث فراموشیش شده کسی که باهاش تصادف کرده و فرار کرده حالا چرا اومده؟ دو هفته ای میگذره و یه اتفاقاتی میفته که اون دختر که چیزی رو به خاطر نمیاره میخواد با آیدین و مادربزرگش زندگی کنه و… حالا چی میشه که به جای اینکه بره خونه آیدین اینا میره پیش خانواده واقعیش؟


قسمتی از متن رمان با این حست عذابم میدی 

نگین خانم آقا پشت خطن و با شما کار دارن! از جام بلند شدم و رفتم سمت تلفن اصال حواسم به جلوی پام نبود که یهو زیر پام خالی شد و بدجوری خوردم زمین و سرم خورد زمین کمی تار میدیدم صدای داد نیما بلند شد! نیما – نگییین! یه صحنه هایی از جلو چشمم رد میشد که نیما هراسون اومد ! نیما – حالت خوبه؟ چشماش پراشک بود همه چی رو یادم میاد، من نگین امینی ام یه دختر تخس و مغرور که کلی خاستگار دارم تو مدرسه شاگرداول بودم و هیچ دوستی ندارم

چون نمیتونم به حرفای دوستام درمورد دوستام گوش بدم تنهادوستم نیما بود پسرعمویی که از وقتی عشق و شناختم نیما بود و عشق، یعنی از نظر من عشق یعنی نیما، نیما یعنی عشق! نیما یعنی عشق ولی زجر میکشیدم وقتی نیما بهم میگفت آبجی، من اونو مثل داداشم نمیبینم، حامی یادم اومد که اولین نفری بود که متوجه علاقه م شد و پای درددالم نشست داداش کوچیکم واسم تکیه گاه شد، بابایی بهم گفته
بود به خاطر حامی هیچوقت نگرانی شو نسبت به من و نیما نشون نمیده و التماسی که من به بابام کردم که با نیما بد حرف نزنه دردای نیما اشکاش که داغونم میکرد…

ستاره تنها دوستی که از صدتادشمن واسم بدتر بود و از پشت بهم خنجر زد با اینکه دوست پسر داشت ولی خودشو خوب جازد و نیما ازش خوشش اومد و من ضربه خوردم از دوستی که مثل خواهرم بود اون میدونست که من نیما رو دوست دارم ولی….بی خیال! موقعیت مو درک کردم آیدینی رو دیدم که با لبخند داشت نگام میکرد یه جورایی انگار از حال بدم لذت میبرد عوضی! به نیما نگاه کردم داشت
گریه میکرد! نیما – نگین چت شد؟ نگین حرف بزن، نگین عزیزم تورو خدا یه چیزی بگو نگین دیوونه م نکن حرف بزن! روکرد سمت مریم خانم مستخدم خونه مون و داد زد…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
رمان من درمورد یه دختره که در اثر تصادف رانندگی فراموشی میگیره و یه پسر جوون به اسم آیدین و مادربزرگش وارد زندگیش میشن، فکر میکنه خانواده ش هستن ولی اون پسر کسیه که باعث فراموشیش شده کسی که باهاش تصادف کرده و فرار کرده حالا چرا اومده؟ دو هفته ای میگذره و یه اتفاقاتی میفته که اون دختر که چیزی رو به خاطر نمیاره میخواد با آیدین و مادربزرگش زندگی کنه و... حالا چی میشه که به جای اینکه بره خونه آیدین اینا میره پیش خانواده واقعیش؟
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان با این حست عذابم میدی
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، غمگین
  • نویسنده: فائزه بهشتی راد
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: ۱۵۶
  • منبع تایپ: باغ استور
خرید کتاب
21,600 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 118 روز پيش
  • admin
  • 294 بازدید
  • 21,600 تومان
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.