دانلود رمان بازی ملکه (گان سوم) نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
نویسنده رمان: مهسا حسینی (مهرسا)
تعداد صفحات: 1822
خلاصه رمان: شهزاد مرموزترین نوهی خانوادهی الماسی، تصمیم میگیرد از نیمهی تاریکِ زندگیاش فاصله بگیرد اما برای آخرین بار بازی به راه میاندازد که از کنترل خارج میشود و با مردی گره میخورد که آن را تبدیل به بازیِ مرگ و زندگی میکند…
قسمتی از متن رمان بازی ملکه
کمی بینشان سکوت برقرار شد و در نهایت شهزاد به حرف
آمد: نادر نمیخواد خونه خالی های واحد روبه رو رو اجاره بده؟ حالا که دو تا پسراشم رفتن از اونجا رنگینه لیوان چایش را به دهان نزدیک کرد و گفت: اگه همچین چیزی به گوشش برسه قیامت به پا میکنه! چرا؟ خونه ی خالی چه ارزشی داره؟ چه ارزشی داره؟ فکر میکنه یه روزی پسراش برمی گردن! شهزاد ابرویی بالا انداخت.
دیکتاتوری های نادر آشوبی به زندگي خودش انداخته بود که عزیزترین آدم های زندگی اش را از خودش رانده بود یک عمر حرف از خانواده ی بزرگ الماسی زده بود و به هر زوری آنها را کنار هم نگه داشته بود؛ اما حالا ساختمان پنج طبقه ی روبه رویش تبدیل به متروکه ای شده بود که جز خودش و دو دخترش کسی آنجا نبود. مصرانه خیال داشت واحدهای پسرهایش را خالی نگه دارد تا شاید روزی قهر و بحث بینشان تمام شود و برگردند اما با چیزهایی که از سر گذرانده بودند محال بود این اتفاق بیفتد!
نه که خیلی اصرار به بچه هاش کرده که برگردن تا لحظه ی آخر باهاشون دعوا کرد. امان از غرور امان ولی قبول داری که هر پدر و مادری بین بچه هاش به سوگلی داره؟ برای نادر پسراش تافته ی جدا بافته ان برای همینم از رفتن پسرا حالش خرابه رنگینه ابرویی بالا انداخت: باز خیالات به سرت زده؟ بقیه بچه ها رو که از خونه همسایه قرض نگرفتن همه شون از پوست و گوشت خودشونن! چه حرفا می زنی. شهزاد لبخند به لب از پشت میز بلند شد.