دانلود رمان کینه کش نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی
نویسنده رمان: راز انصاری
تعداد صفحات: ۲۲۹۵
خلاصه رمان: سالها پیش، نامزدم که ازش یه جنین دو ماهه باردار بودم، قبل عقدمون کشته شد…هیچکس به جز آذرخش نمی دونست من باردارم و بعد از چهلم برادرش، عقدم کرد تا بچه ام حلال زاده باشه… سر سفره عقد شرط گذاشت که بعد از هفت ساله شدنِ بچه، من و طلاقم میده و برادر زاده اش رو تنهایی بزرگ میکنه…اما حالا….
قسمتی از متن رمان کینه کش
آرش !؟ بله . امشب فهمیدم که مهتاب سلمانیه … آرش نچی گفت و کلافه میان کلام برادر …داداش محض رضای خدا کوتاه بیا !! نیم نگاهی روانه اش کرد :میذاری حرفمو بزنم !؟ پرید : بیخیال … نمیخوام بشنوم …. اگه به این پی بردی که افسون و مهتاب با هم نسبتی دارن ، دیگه برام مهم نیست …. حتی اگه الان بهم بگی افسون همون مهتابه ، هم ذره ای برام اهمیت نداره . آذرخش سکوت کرد …. برایش مهم نبود … پس چه دلیلی داشت که بخواهد حقیقت را به او هم بگوید !؟
ترجیحاً ادامه نداد چون برادرش نمی خواست بشنود . آرش دمی گرفت و خیره به ماه گفت : برام اهمیت نداره چون من مهرو رو دوست دارم …. دیگه میخوام دل بکنم از گذشته ی سیاهمون و به جاش دل بدم به آینده ام با مهرو . بهترین کار رو میکنی …. آرزو می کنم همیشه خوشبخت باشی …. در کنار اون دختر . آرش از لحن سرد و جدی آذرخش متعجب شد و پی برد که برادرش دلخور شده است : معذرت میخوام باهات تند برخورد کردم …. آذرخش اون دختر اسم داره ها !!
ضمنا خیلی خوب و مهربونه و به نظر من لایق خوشبختیه . خیرش و ببینی !! ما هنوز توی این سن نتونستیم آدمای دور مون و خوب بشناسیم بعد در عجبم تو چطور تونستی سه ، چهار ماهه یه دختر رو از بر شی !! شناختمش چون غم توی چشماش برام آشنا بود … دردش رو درک کردم …. فهمیدم چی توی دلش میگذره و چه عذابی میکشه …. از همه مهم تر اینکه دیدم برای نجات زندگیش چطور داره تقلا می کنه .