دانلود رمان اسیر گذشته نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، مافیایی
نویسنده رمان: کورا ریلی
تعداد صفحات: 1300
خلاصه رمان: زندگی من پر از داستان های خیانته. خیلی ها رو کشتم چون به هدفمون و اوت فیت خیانت کرده بودن. یه آدم دو رو و ریاکار. یه دروغگو. یه قاتل. این چیزیه که هستم. پنج بار به اوت فیت خیانت کردم؛ با اینکه با خونم به هدفمون عهد بسته بودم، جونمو بهش قسم خورده بودم، قول داده بودم اوت فیت رو تو اولویت قرار بدم. بالاتر از همه چیز. پنج بار یه زن رو به منافع اوت فیت ترجیح دادم. به پدرم خیانت کردم، به سوگندم، به مردهام. هر چی بکاری درو میکنی. خیانت هام تمام چیز هایی رو که سوگند خورده بودم ازشون محافظت کنم رو نابود میکرد؟
قسمتی از متن رمان اسیر گذشته
طبق انتظارمون، شیش تا سرباز براتوا رو تو ساختمون پیدا کردیم که از آخرین محموله مواد که تحویل گرفته بودن
محافظت میکردن. دونفره شدیم و سعی کنیم حریف هامونو تو سریع ترین و موثرترین حالت ممکن از بین ببریم من و جا كوبو تو یه سالن ذخیره سازی کوچیک تر با سه تا از سرباز های سطح بالاتر براتوا درگیر شدیم، روکو و انتسو هم تو انبار اصلی مشغول بقیه شون شدن وقتی اولین حریف رو شکست می دادم، تونستم وارد اتاق بشم و پشت به جعبه نزدیک به حریف بعدیم قرار بگیرم….
جاکوپو نزدیک در ،موند دور از سمت چپ و با دشمن شماره ی سه مبارزه می کرد مشخص بود حریفم داره بی تاب و عصبی میشه ارزیابیش خاموش بود و همش سرشو میاورد بالا به سمت در تا دنبال به راه فرار بگرده واقعاً ریسک اینو میکرد که برا آزادی فرار کنه؟ بی فایده بود. با آرامش هدف گرفتم و همین که منتظر اشتباه بعدیش بودم دستمو ثابت نگه داشتم. براتوا بالاخره دوباره سرشو بلند کرد و من یه گلوله تو سرش گذاشتم که باعث شد مغزش بپاشه .
بیرون به پهلو افتاد رو زمین و اسلحه اش که به مدل روسی بود افتاد کنارش جاکوپو هنوز با حریفش تو نبرد تیراندازی بود. چشمام به سمت تفنگ براتوا جلب شد یکی از دستکش های چرمیم رو از کتم درآوردم و پوشیدمش بعد اسلحه ی افتاده شده رو برداشتم. اسلحه ی برتای خودمو بردم بالا و باهاش به آخرین مرد براتوا شلیک کردم…..