دانلود رمان هوادار حوا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: فاطمه زارعی
تعداد صفحات: 892
خلاصه رمان: درباره دختری نازپروده است؛ ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….
قسمتی از متن رمان هوادار حوا
وقتی مامان روی موضوعی تاکید می کرد یعنی دست بردار نبود. در آخر آنقدر اصرار کرد که تسلیم شدم و ماجرای زامیاد را به طور خلاصه ای مبهم برایش گفتم. شبیه یک آدم سرگردان نگاهش را به این طرف و آن طرف چرخاند، تمام وجودش به تلاطم افتاده بود و صدای نفس های تندش در فضا پخش می شد. با التماس به چشم هایش زل زدم، من نمی خواستم این ماجرا کشدار شود. گفتم…مامان این قضیه رو تمومش کنیم.
آره حتما تشابه اسمی و اینا بوده. اصلا اون پسره حرف مفت زده، ذهنت رو مشغول نکن. صدای نوشین مهر سکوتی بر لب مامان زد و برای اولین بار خواهر بد ذات من برایم منجی شد. گفت: مامان هفته ی بعد مهمونی می گیریم، داخل خونه باغ و رو به بابا گفت: مگه نه بابا؟ بابا که روی کاناپه ی جلوی تلویزیون نشسته بود، گفت: هر چی مامان بگه…برای منحرف کردن فکر مامان همان طور که از آشپزخانه بیرون می رفتم، گفتم: پس باید به فکر لباس باشیم.
به جمع دونفره ی ارشا و بابا ملحق شدم. مثل همیشه آن دو فیلم سینمایی می دیدند. به نظرم اسکار بهترین بیننده را باید به این دو نفر می دادند. مامان با یک سینی چای کنار ما نشست، صدای قهقهه های نوشین که ظاهرا با تلفن حرف می زد در خانه پیچیده بود. من و مامان هر دو رو به صفحه ی تلویزیون خشکمان زده بود و مشخص بود که حواس او هم شبیه من به فیلم نیست.