دانلود رمان چراغ قوه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: یاسمین شریف
تعداد صفحات: 2268
خلاصه رمان: يادش بخیر تبریز زیبای من در آن سال ها زیر انبوهی از دود گرفتار شده بود. دود باروت، بمب دستی، دود مبارزه و جنگ من تنها ده سال داشتم. چشمان مادر برقی زد و لبخندي عمیق بر چهره ي خسته اش نشست.فنجان چای را بین انگشتان بلندش به بازی گرفته و خیره به پنجره بخار گرفته غرق خاطراتش شده بود.
قسمتی از متن رمان چراغ قوه
بي اراده به دنبال منش اش کشیده شد و به زني با گیسوان پریشان رسید. زنی که تمام هوش و حواسش را برد و واله و شوریده اش کرد تا جایی که با تمام مخالفت ها و سنگ اندازی هاي اطرافيانش اونقدر گشت تا پیدایش کرد و اون رو که نه تنها دختر نبوده بلکه بیوه اي بوده روستايي با يتيمي چهار ساله به عقد خود درآورد و نازنده شد همسر امر الله خان شريف التجارا…. نازنده دورگه ی گرجی الاصل که جد و آبادش در عصر حکومت فتحعلي شاه به تبریز آمده بودند.
مردمان ضعیف دست به دهاني که براي فرار از گرسنگي به ایران پناه آورده و در روستاهای اطراف مشغول کارگري براي
ملاکان و اربابان بزرگ شدند. نازنده زمانی که تنها پنج سال داشت مادرش رو از دست داد و با پدرش در شرایط دشواری که فئودال ها براي رعايا و مردم ساخته بودند بزرگ شد و با پسر عمویش ازدواج کرد. اما شوهرش که مردي شوریده و سرکش از آب درآمده بود با چندتن از کارگران شبستر هم پیمان شد و علیه ارباب بزرگ اونجا شورش کرد.
سرانجام هم در يکي از همان درگيري ها به دست آدم های اریاب کشته و جسدش سوزانده شد. نازنده ماند و یتیم پنج ساله ش چاره اي جز فرار براش نمانده بود پس به تبریز گریخت و گرسنگي و بي پناهي اون رو وادار به کلفتی در خانه ی يکي از ثروتمندان شهر کرد زندگي، سختش پیچیده تر شد و روزهاي طاقت سوزش دشوار تر گذشت تا اینکه پدرم اون رودید و این بار سرنوشت روي ديگر سکه اش رو نشانش داد.