رمان سرمست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی
نویسنده رمان: نگار رازقندی
تعداد صفحات: 1151
خلاصه رمان: سایه زنی که بعد از طلاق همسرش با تنها دختری که داره تصمیم میگیره زندگی مستقلی داشته باشه اما امان از روزی که عشق سابقش درست توی همسایگی خونه ش با زنی نازا در بیاد و بخواد رحمش رو اجاره بده …
قسمتی از متن رمان سرمست
از این که این طور راجب زنش باهام حرف می زد ناراحت
شدم. انگار داشت بهم امید واهی میداد که من با اجاره دادن رحمم فقط سبب این نشدم که زندگیشون از هم گسیخته
تریشه همراهم موند توی اتاق و بالاخره غذامون رسید و نگهبان داخل اتاق آورد و ماهد هم پولش رو همونجا حساب کرد. با دوتا جعبه پیتزا سمتم اومد و یکیش رو جلوم گذاشت. فکر می کردم هنوز هم مثل قدیم ها عاشق بیرونیا برات ازینا سفارش دادم .
چشم هام رو بهش دوختم…اره هنوز هم بیرونی میخورم سری تکون داد و لقمه ای توی دهنش گذاشت. واقعا چیزی از گلوم پایین نمی رفت و بی میل گاز می زدم که ماهد شاکی شد. چرا نمیخوری؟ میترسی نمک گیرت کنم؟ پوزخندی زدم فعلا که به نمک قانع نبودی همه چیزو گرو خودت نگه داشلی امیدوارم بتونم از پس جبرانش بر بیام درب قوطی نوشابه رو برام باز کرد و نی توش زد. سخنش نگیرا مهشید نمیزاره آب تو دلت تكون بخوره.
اصلا بحث من بچه و سختی های حاملگی نبود. من قبلا هم چنین تجربه ای داشتم؛ نیازی نیست کسی کمک حال من باشه….